محل تبلیغات شما

درد سرهای نی نی



باز دوباره از امروز شروع کردم به یاددادن جیش کردن

اول صب که بردم نیم ساعت بعد. یدفعه دیدم جیش کرد. گفتم اشکال نداره شاید. حواست نبوده بعدش هر نیم ساعت یبار. بردمش تاغروب که رفتیم کاردرمانی یه دوساعتی تو راه بودیم چون بیرون کارداشتم تا اینمه رسیدیم اونجا بردمش دستشویی اما یکم جیش کرد. اونم بعداز یه رب کلنجار. رفتن بعدش رفتم تو برا ورزش و کاردرمانی ارسلان که صدای بابا اومد. که داره دعوات میکنه اومدم بیرون دیدم ای دل غافل باز شلوارشو خیسکرد

باز خوبه براش شرتو شلوار. اضافی برده بودم

ولی موندم میگم نکنه مجرای ادراریش مشکل داره عاخه دوساعت میبرم هیچی نمیکنه با آبو اینام اصلا تحریک نمیشه ولی تا میایم بیرون یدفعه خوپشو خیس میکنه

ازونجا یکرلست اومدیم خونه گفتیم چون خودتو خیس کردی نمیریم خونه عزیز تو خونه یه دوباری بردیم دستشویی اما عاخر. شب که اومدم بخابم باز دیدم یکم جلوش خیسه

انگار. به ذره یه ذره جیش میکنه

نمیدونم طبیعیه اینا یا نه 

خدایا خودت یه کمکی بکن 

خسته م خسته

 


 

چهارشنبه ظهرتو شلوارش کارخرابی کرد بهش دعوا کردم که چرا تو شلوارت کردی  دستاشو به خالت بیتفاوتی برگردوند و گفت نامیدونم (نمیدونم)منم کلی دعواش کردم بعدش موه چی پشیمون شدم ولی دیگه حق بهم بده خیلی خسته شدم خییلی نمیدونم چرا نمیگی بعدشم بهت مخل نزاشتم خودت اومدی متکاتو که میگی موتلا عاوردی بغل متکام گذاشتیو خابیدی یکساعت نگذشته بود که دیدم بغلم نشستی تا گفتم بخاب زدی زیر گریه و گفتی دلم نمیدونم بخاطر کم محلی من گریه کردی و دلدردو به‌نه کردی عاخه اینقدر مظلومی که در بدترین شرایط هیچی نمیگی ولی نمیدونم  یدفعه چت شد بهت عرق نعنا و نبات و دارو دادم کاردرمانیتوکنسل کردم که البته تا اونموقع خ‌ب شدیو رفتیم  خلاصه که خیلی ترسیدم فک کردم نکنه آپاندیس باشه اما خدارو شکر خوب شدی 

 

مثلا به پرتغال میگی پوتلا هر شبم میگی برام قصه بگو قصه آقاپلیسه که زنگ درخونه و نیزنه ازونورم ارسلان شبا میزنه پشتش و میگه دادا مولا برام لالای بخون دیدن این لحظات خیلی شیرینو دلنشینه 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

رهیافتی به حقوق بین الملل